سفارش تبلیغ
صبا ویژن


موسیق یا غنا؟ (2) -

از نگاه و منظر اسلام موسیقی حرام است یا غنا ؟(قسمت دوم)

غنا دو نوع است :

 

غنای حق و غنای باطل

 

غنا حق آن است که تغنی (با غنا خواندن ) به اشعاری که بهشت و دوزخ را به یاد می آورد و انسان را به توجیه و یادآوری به دارالقرار و زیبایی های نعمات خداوند تشویف کند .

 

و غنای باطل آن است که متناسب با مجالس فسق و فساد لهو و لعب ( رقصیدن ، پایکوبی و شراب خواری و تداخل نامحرمان ) باشد مانند مجالس بنی امیه و بنی عباس به شکلی که مردان برزنان خواننده وارد می شده اند و با کلمات باطل اجرا می کرده اند و شراب می نوشیدند و با وسایل موسیقی مانند نی و تار همراه بوده است .[14 ]

 

این عبارات بررسی کارشناسانه حضرت امام خمینی درباره نظرات و گفتارهای فیض کاشانی و محقق سبزواری پیرامون غنا است ..

 

با غنا خواندن به اشعاری که متضمن مصالح دینی و اخروی و موجب توجه به زهد و عبادت و یاد خدا باشد مطلقا حرام نیست ..بنابراین شنیدن غنایی که متضمن اشعاری است که بهشت و دوزخ را به یاد انسان می آورد و به آخرت ترغیب می کند یا نعمات و نعمت های خداوند و عبادات و یاد خداوند را متذکر و انسان را در عمل به خیرات و خوبی ها تشویق نماید .دراین صورت هیچ مانعی ندارد . زیرا چه جملگی انسان را به یاد حق می آورد و بسا پوست های بدن را به حرکت و دل های حق جویان را نرم می کنند و این جاست که هر فرد خردمندی پس از شنیدن و استماع انواع آوازها غنای حق را از غنای باطل تشخیص می دهند .

 

طبق فتاوی آیت الله العظمی سید علی سیستانی ...

 

مسئله 539 – موسیقی هنر و فنی است که از هنر ها و فنون بشری و در زمان های اخیر رواج بیشتری دارد . برخی از انواع آن حلال است و می توان به آن گوش داد و برخی حرام می باشد و گوش دادن به آن جایز نمی باشد.                                                 

 

مسئله 540 – موسیقی حلال ، آن است که با مجالس لهو و لعب تناسب ندارد و به عکس آن ، موسیقی حرام به موسیقی ای گفته می شود که با مجالس لهو و لعب هماهنگی دارد.

 

مسئله 541- مقصود از (( متناسب با مجالس لهو و لعب )) این نیست که آن موجب آرامش روحی و تغییر حال و وضع انسان می شود که چنان چیزی خوب است و احیانا موسیقی و آواز حلال نیز آن وضع را به وجود می آورد بلکه مقصود از آن ، این است که شنونده آن خصوصا اگر با هنر و فن موسیقی آشنا باشد می داند که کدام یک با مجالس لهو و لعب و مشابه آنها ، تناسب دارد [16 ]

 

 

نظر عالم فقید آیت الله مرتضی مطهری ...

 

البته قدر مسلم در غنا است و آن این است که آوازهایی موجب خفت عقل ((حال می خواهد اسمای خداوند باشد یا غیر اسمای خداوند)) می شود . یعنی شهوات را آنچنان تهییج می کند که عقل به طور موقت از حکومت ساقط می شود و همان خاصیتی را دارد که شراب و قمار داراست غنا محسوب می شود . تعبیر (( خفت عقل )) هم تعبیر فقها از جمله شیخ انصاری است . آنچه مسلم این است که اسلام خواسته است از عقل انسان حفاظت و حراست کند و عمل هم نشان داده که مطلب هم از همین قرار است . [17 ] 

 

اعتقادات و نظرات امام موسی صدر در مورد موسیقی ...

 

امام موسی صدر با این که یک فقیه عالم بودند موسیقی را هم آموختند . ایشان دستگاه های موسیقی را می شناختند و به یکی از خواهر زاده هایشان که پدر او موسیقیدان بود ، حتی توصیه کرده بودند: (( سعی کن هفته ایی یک پرده موسیقی را از پدرت یاد بگیری )) در این صورت دریچه ایی علمی به رویت باز خواهد شد که خود جهان دیگری است . ایشان نسبت به برگزاری سرودی در حسینیه ارشاد در سال 1348 خشنود شدند و گفتند :

(( بالاخره هنر و موسیقی دارد در پناه امام حسین (ع) و حسینیه ، خود را از چنگال جمود نجات می دهد . )) انشاالله یواش یواش پای ارکستر بزرگ به حسینیه ها باز شود و هنر های زیبا در خدمت مذهب قرار گیرند . علی حجتی کرمانی در این باره گفته بود : (( امام موسی صدر نه تنها موسیقی را به طور کامل حرام نمی دانستند ، بلکه برخی از انواع آن را جلوه های زیبایی روح انسان تلقی می کردند . امام موسی صدر موسیقی شناس بودند و انواع موسیقی ها را درک می کردند به قول استاد مرتضی مطهری امام موسی صدر 50 سال از حوزویان زمان خود جلوتر بودند . امام موسی صدر تضادهای فکری یادی با حوزویان زمان خود داشتند ، چراکه امام موسی صدر معتقد بودند:

 

فقهای ما نباید ببینند رسول خدا(ص) 1400 سال پیش چه کردند .آنها باید فکر کنند که اگر ایشان امروز می بودند چه می کردند .

 

امام موسی صدر آنگونه حوزه های علمیه را نسبت به مسائل روز بی تفاوت و عقب می دیدند که درباره ی دو روحانی نو گرای دیگرمحمد حسین بهشتی و مرتضی مطهری گفته بودند .آقای بهشتی و مطهری محصول حوزه نیستند و مثل آقای بهشتی شاید در ایران به 3 یا 4 نفر نرسد . علت مخالفت امام موسی صدر با رویه حوزه این بود که بنابر باورش متاسفانه علمای ما آنچنان خودشان را به گذشته وصل کرده اند که هر ابزاری نویی می آید فورا نسبت به آن موضع نسبی می گیرند اما امام موسی صدر این رویه را نمی پسندیدند و همچون گذشته که خلاف رویه ی حوزویان بود به دانشگاه رفتند و زبان انگلیسی و فرانسه را آموختند و موسیقی را هم فرا گرفتند.[18 ]

 

این فقها و علما تمام نظراتشان برگرفته از شرع اسلام می باشند و همه ی آنها با درنظر گرفتند شرایط زمانی و مکانی و موقعیت و عرف جامعه خودشان فتوایی را صادر کردند و نظری را بیان نموده اند ...   

 

و اما در مورد مسئله ایی که مورد شبهه خیلی از افراد می باشد این که آیا صدای زن و آواز خواندن زن در اسلام حرام است یا حلال است؟         

 

نظرات آیت الله العظمی خامنه ایی ...

 

مجرد صوت زن نا محرم حرام نیست و استماع صدای زن فی نفسه منعی ندارد ، ولی اگر به ملاحظه وضع خاص خواننده در حال خواندن ، یا وضع خاص مجلس و محل خوانندگی ، یا به ملاحظه مضامین موضوعی که خوانده می شود ، از مصادیق مطرب لهوی به حساب آید یا مستلزم مفاسد باشد جایز نیست ..

 

س-1146 – گوش دادن به صدای زن هنگامی که شعر و غیر آن را با آهنگ و ترجیح می خواند اعم از این که شنونده جوان باشد یا خیر ، مذکرباشد یا مونث چه حکمی دارد ؟ و اگر آن زن از محارم باشد حکم آن چیست ؟

 

جواب – اگر صدای زن به صورت غنا نباشد گوش دادن به صدای او هم به قصد لذت و ریبه نباشد و مفسده ایی هم بر آن مترتب نگردد اشکال ندارد و فرقی بین موارد فوق نیست ...

 

س-1143 – خواندن به صورت غنا توسط هریک از مرد و زن چه از طریق نوار کاست باشد و یا از طریق رادیو و چه به همراه موسیقی باشد یا نباشد چه حکمی دارد ؟

 

جواب – غنا حرام است و خواندن به صورت غنا و گوش دادن به آن جایز نیست اعم از این که توسط مرد باشد یا زن باشد یا به طور مستقیم باشد یا از طریق نوار و همراه نواختن آلات لهو باشد یا نه .

 

کلا احکام حرام بودن برای صدا و آوازی است که غنا است حال می خواهد خواننده زن باشد یا خواننده مرد باشد و اگر غنا باشد و باعث فساد و فساد انگیزی باشد حرام است حال می خواهد خواننده مرد باشد یا زن باشد یا محرم یا نا

 

نظر آیت الله سیستانی ...

 

سئوال- آیا آواز خواندن زن حرام است ؟

 

جواب- آواز خواندن زن حرام نیست مگر این که مهیج شهوت اجانب باشد . بلی غنا که آوازخوانی لهوی است بر مرد هم حرام است ...[20 [ {

و علما و آیات عظام مانند امام خمینی ، آیت الله تبریزی ، آیت الله نوری نیز چنین نظری دارند که :

 

اگر صدای زن غنا نباشد و باعث لذت جنسی و تهییج شهوت نشود و مفسده ایی نداشته باشد اشکال ندارد ..

 

واما حرف آخر...

 

در مورد موسیقی خوب باید یک حدودی را رعایت کرد که اگر از ابتذال درآید نه تنها حرام نیست ، بلکه بعضی گفته اند که واجب هم است ، امام محمد غزالی در کتاب کیمیای سعادت گفته است که موسیقی 3 نوع است یک نوع واجب است ، یک نوع حرام است و یک نوع مباخ می باشد فقط یک نوع موسیقی خوب نیست زیرا اگر انسان گوش به هر انکرالاصواتی بدهد دیگر نمی تواند موسیقی خوب گوش کند باید خیلی مراقب باشید تا بوی خوش به مشامتان برسد . موسیقی خوب را بشنوبد و با تمام وجود آن را حس و لمس کنید

 

نوای بلبلت ای گل کجا پسند آید                        که گوش هوش به مرغان هرزه گر داری

 

موسیقی زیبا می باشد که همیشه ماندگار باشد و گوش دادن آن هیچ وقت تکراری و یک نواخت نباشد یعنی بعد از یک مدت زیاد باز هم دوست داشته باشی و باز هم آن را گوش دهی و در خاطر به عنوان یک موسیقی جذاب بماند و ما می توانیم این مسئله را تجربه کنیم این طور نیست که همه ی انواع موسیقی جایز نباشد اگر هنر موسیقی رنگ دینی پیدا کند نه تنها حرام نیست بلکه می تواند به عنوان بهترین نوع هنر موسیقی از آن بهره برد و استفاده کرد می گویند همه باید برگردیم به دامن عشق ودامن دین و دامن الیت .

 

یک جمله بسیار زیبا از استاد حسین الهی قمشه ایی

 

موسیقی یکی از معجزات پیغمبرخدا یعنی حضرت داوود (ع ) می باشد

 

 

نظر امام خمینی در مورد غنا ...

 

غنا گویی عقل انسان را از کار می اندازد . تعریف فوق را حضرت امام خمینی در کتاب (( مکاسب محرمه )) از استادشان آیت الله محمد رضا اصفهانی نقل کرده و فرموده اند در صفحه 202 غنا را چنین معرفی می کنند :

 

بهتر آن است که غنا را چنین معرفی کنیم ...

 

صوت نازک (زیر ) انسان که –احتمالا – زیبایی داشته و به خاطر طرب انگیزی برای متعارف مردم (عرف معمول ) داشته باشد یا به طوری که انسان از خود بی خود شده و عقل را به کلی از کار می اندازد ...

 

به این ترتیب ملاحظه می شود که امام خمینی برای غنا حدود و مراتبی را در نظر می گیرند و دیگر اینکه ایشان صدای نازک را که عقل را از کار می اندازد و مایه پستی و خواری و فساد می شود غنا می دانند.

امام خمینی می گویند : آنچه از نظر فیض کاشانی در کتاب ((الوافی )) و ((مفاتیح )) و محقق سبزواری در کتاب (( کفایة الاحکام )) گفته اند این است .

 

 

 



نویسنده : عبدالرضا حنظلی» ساعت 7:59 عصر روز جمعه 87 اسفند 16